جنگ اوکرائین ادامه دو قرن تلاش غرب برای تسلط بر اوراسیا
Thursday, 31/03/2022, 7:50
دعوتی ویژه به دوستان اهل اندیشه نقاد و خلاق جهت خواندن این متن:
هالفورد مکیندر انگلیسی، دانشمند برجسته جغرافیای سیاسی) ۱۹61- ۱۸47) در سال 1904 تئوری هارتلند خود را منتشر کرد. محوری که مکیندر به عنوان هارتلند تعریف کرد شامل مناطق وسیعی از آسیای میانه، قفقاز و اروپای شرقی بود.
بر اساس این تئوری بخش اوراسیایی هارتلند از شرقِ آلمان تا مسکو بهمنزله (قلب جهان) است. هر کشوری بر این قلب تسلط یابد، حکمران جهان خواهد شد.
اولین خیز برای تسلط بر هارتلند صدسال قبل از تولد تئوری هارتنلد در سال 1812 توسط ناپلئون انجام گرفت. او تمامی قلب هارتلند تا مسکو را تصرف کرد. ولی نتوانست آن را حفظ کند و این آغاز افول و شکست وی بود.
صدوبیست سال بعد از ناپلئون دومین خیز توسط هیتلر برداشته شد که در سال 1941 تا دروازههای مسکو را تصرف کرد. اتفاقاً بازهم آغاز شکستِ این فاتح بزرگ تاریخ نیز از همانجا رقم خورد.
سومین خیز از طرف آمریکا و ناتو از سال 1989 با سقوط دیوار برلین و ادغام آلمان شرقی در آلمان غربی شروع شد و تا 2022 تداوم داشته است. (به مدت 33 سال)
منبع نقشه
غرب از سال 1997 تا 2007 با واردکردن کشورهای شرقی اروپا به پیمان ناتو به نیمی از آرزوهای خود جامعه عمل پوشید. این روند پس از وقفهای کوتاه در سال 1914 طی یک کودتای مخملی پنج میلیارد دلاری با به قدرت رساندن نئونازیها در اوکرائین وارد فاز نوینی شد.
اوایل 2022 هرچند تلاشهای انقلابات مخملی غرب در قزاقستان و بلاروس به شکست منتهی شدند، ولی اوکرائین در آستانه بلعیده شدن کامل توسط ناتو قرار گرفت.
با عضویت اوکرائین در ناتو، سامانههای موشکهای هستهای در 600 کیلومتری مسکو مستقر میشدند.
این بار برعکس هفتادوسه سال گذشته (از 1949 تاکنون) تکلیف بازنده یک جنگ اتمی پیشاپیش معلوم بود. زیرا روسیه قادر به مقابله همزمان یا واکنش سریع اتمی منتهی به نتیجه مساوی باخت، باخت را با ناتو از دست میداد.
در سال 1949 روسها موفق به تولید بمب اتمی شدند. این موفقیت باعث شد آمریکا و اروپای غربی از ترس نتیجه مساوی باخت، باخت از حمله اتمی به روسیه خودداری کنند. (توازن وحشت)
آنها بهجای حمله مستقیم، چهل سال روسها را درگیر مسابقه تسلیحاتی، جنگهای نیابتی، رقابت رسانهای، ارزان نگهداشتن قیمت کالاهای استراتژیک و فراوان روسها (نفت، گاز و غله) تحریمهای فلجکننده اقتصادی و فنّاورانه، کودتا در کشورهای اقمار شوروی و حتی کشورهای بیطرفی مثل ایران دوره دکتر مصدق؛ (1953) و نیز ایجاد، تقویت، آموزش، تسلیح و تجهیز گروههای تروریست از نوع از نوع ضد انقلابیون نیکاراگوئه و راستگرایان کلمبیا تا مجاهدین افغانی و سایر ممالک مسلمان کردند.
اتحاد جماهیر شوروی و اقمار اروپای شرقیاش درنتیجه این استراتژی ناتو و نیز ناتواناییهای درونی خود، ازجمله عدم توانایی در نوسازی، خودترمیمی و بهروز شدن، سرانجام در سال 1991 دچار فروپاشی شدند.
آمریکا و ناتو در سالهای 1999، 2003 و 2011 با استفاده از ضعف و زبونی ناشی از سقوط 1991 روسها، توانستند بازمانده حکومتهای تسلیم نشده را به بهانههای کذایی مبارزه با تروریسم، سلاحهای کشتارجمعی و نیز مداخله بشردوستانه! در یوگسلاوی، عراق و لیبی سرنگون کنند.
پس از رویداد تاریخی 11 سپتامبر 2001، آمریکا و غرب درگیر جنگهای فرسایشی با تروریستهای خودساخته اسلامی در افغانستان، عراق و ... شدند. ازاینروی سرعت گسترش ناتو به شرق کاهش یافت. از سوی دیگر روسها با استفاده از درامدهایی که متعاقب افزایش قیمت سوختهای فسیلی حاصلشده بود، توانستند اقتصاد و مخصوصاً تواناییهای نظامی خود را بهسرعت بهبود بخشند.
روسها بهتدریج دورهِ نقاهتِ بیستوپنجساله ناشی از سقوط دیوار برلین (1989) و فروپاشی 1991 را به پایان رساندند.
در سال 2014 نئونازیهای اوکرائین با کمک آمریکا و ناتو قدرت دولتی را تصرف کردند. روسها در مقابل شبهجزیره استراتژیک کریمه را به خود ملحق کرده و مناطق عموماً روس نشین شرق اوکرائین را با حمایت نظامی خود از سیطره دولت مرکزی آزاد کردند.
روسها در سال 2015 با اعتمادبهنفس بیشتری وارد فاز دخالت نظامی در سوریه شدند و با نجات آن از سقوط حتمی جسارت ازدسترفته خود را بازیافتند.
تاریخ مجموعهای داستان مدفون در گذشته نیست. تاریخ علمی است برای درک حال و شناخت آینده.
بنا به همین اصل، مروری کوتاه بر راهبُردها و رهیافتهای پنجاهساله اخیر ناتو برای بلعیدن خاورمیانه میتواند بسیار روشنگر ابهامات رویدادهای کنونی جهان باشد.
چند نمونه از ویرانگری جوامع خاورمیانه که با شراکت ناتو و ارتجاع محلی اجرا شدهاند:
1- در سال 1977 سیاست استفاده ابزاری از اسلام برای پیروزی در جنگ سرد و نابودی جریانات چپ، سکولار و ملیگرای خاورمیانه وارد مرحله نوینی شد. آمریکا و ناتو با کودتای نظامی، دولت ملی- دموکراتیک علی بوتو را سرنگون و ژنرال ضیاءالحق را در پاکستان به قدرت رساندند.
بدین ترتیب اولین دولت اسلامی جهان در پاکستان بنیانگذاری شد. این کشور تبدیل شد به بزرگترین پرورشگاه جهادیهای تندرو سُنی. دهها هزار تن از جوانان پاکستان، افغانستان و کشورهای اسلامی جذب مدارس دینی ساختهشده توسط دلارهای ناتو و عربستان شدند.
آمریکا و ناتو در سال 1978 متعاقب به قدرت رسیدن چپگرایان در افغانستان، جهادگران آموزشدیده خود را با ایدئولوژی اسلام سنی تندرو و سلاحهای مدرن روانه افغانستان کردند. دولت وقت افغانستان برای ادامه حیات خود از شوروی تقاضای نیروی نظامی کرد. روسها عملاً در تله ناتو گرفتار شدند و ارتش خود را وارد افغانستان کردند.
غرب با سلاح انحصاری رسانهای خود توانست روسها را بهعنوان اشغالگر در اذهان عمومی منطقه و جهان معرفی کند و جاسوسان خود، بنلادنها، حکمتیارها و سایر شب نهادان از قعر قرون آمده را بهعنوان آزادیخواه! دمکرات و منجی مردم افغانستان بشناساند.
بنا به اعتراف برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، سازمان سیا شش ماه قبل از ارتش شوروی وارد افغانستان شده بود.
در سالهای بعد این مجاهدین جهل، جنون، جنایت و تاریکی در جمهوریهای مسلماننشین شوروی و تمامی ممالک اسلامی نفوذ کردند. نقشی مهم در شکست بلوک شرق و نیز هر نوع مدرنیسم از قبیل چپ، سکولار، دمکرات، لیبرال و ... ایفا کردند.
2- از زِهدان مجاهدین، القاعده و طالبان زاده شدند. درنتیجه همنشینی، برخورد و تبادلِ اندیشهِ اینها با جریانات قدیمیتر اسلامی (اخوانالمسلمین، وهابی و سلفی)، دهها گروه واپسگرای دیگر پا به عرصه وجود نهادند. بدینسان بیشتر ممالک خاورمیانه به جهنم ملل و بهشت جهادیها تبدیل شدند.
3- در سال 2011 ناتو، آمریکا و اتحادیه اروپا با کمک ترکیه، قطر و اخوانالمسلمین جهانی از سراسر کشورهای اسلامی جهادیها را روانه لیبی کردند. لیبی دچار جنگ داخلی شد. تروریستهای اعزامی خارجی و مزدوران داخلی در آستانه شکست و اضمحلال کامل بودند؛ که آمریکا و اروپا به کمک آنها شتافتند.
غربیها با تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، مجوز قانونی مداخله نظامی در جنگ لیبی را کسب کردند و سرانجام با مداخله بشردوستانه! دولت قذافی را سرنگون کردند. یازده سال پسازاین واقعه، کشور ویرانی را میبینیم که امنیت و رفاه نسبی دوره گذشته، برای مردمانش به یک رؤیای دستنیافتنی تبدیلشده است...
4- آمریکا و ناتو با همکاری ترکیه، قطر و اخوانالمسلمین جهانی، توطئه لیبی را در یمن، سوریه و عراق نیز به شکلهای مختلف تکرار کردند و همچون مامایی متخصص کودکان شروری از نوع جبهه النصره، ارتش آزاد سوریه، بوکوحرام را از رَحَمِ پیرزن فرتوت خاورمیانه با سلامتی کامل جسمانی و مغزی کپکزده بیرون کشیدند. (این پیرزن از سی سال قبل توسط نطفه خودشان حامله شده بود)
آنها در سال 2011 بازهم با کمک بیدریغ ترکیه، قطر و اخوان المسلمین کودکی دیگر به دنیا آوردند که در شرارت و جنایت روی اسلاف خود (اخوان المسلمین، سلفیها، وهابیها، مجاهدین افغان، طالبان و القاعده) را سفید کرد. و اینچنین بود که داعش پا به عرصه وجود نهاد. برای آنکه با ماهیت داعش بیشتر آشنا شوید، نیمنگاهی به سرنوشت غمانگیز ایزدیهای عراق بسیار روشنگر است.
امریکا و ناتو طی نشستی مخفیانه با ترکیه اردوغانی، مسعود بارزانی و عوامل اسرائیل در اردن بر سر اجرای نقشهای شوم در خصوص کردهای ایزدی شنگال به توافق رسیدند.
مطابق این نقشه در سحرگاه ۳ اوت ۲۰۱۴ نیروهای 15000 نفری پیشمرگ مسعود بارزانی بدون اطلاع قبلی منطقه شنگال را بهسرعت تخلیه کردند. بهگونهای که مردم غیرنظامی فرصت فرار و نجات جان خود را نداشته باشند.
داعش طی چند ساعت بدون هیچ مانعی کنترل شهر و بیشتر روستاهای آن را به دست گرفت. از بخت خوب مردمان آن دیار، هشت تن از نیروهای پ.ک.ک بهصورت مخفیانه در شنگار حضور داشتند. آنها توانستند تعدادی از جوانان ایزدی را سازماندهی و در کوه استراتژیک شنگال مستقرشده و مانع اشغال این کوه شدند. درنتیجه حدود 200000 نفر از مردم ایزدی توانستند به این کوه پناه ببرند و از کشتار و به بردگی گرفته شدن نجات یافتند.
طی 24 ساعت نیروهای سوریه دمکراتیک از شمال شرقی سوریه به کوه شنگال رسیدند و توانستند کریدوری 50 کیلومتری جهت رهایی ایزدیهای محاصرهشده و انتقال آنها به سوریه فراهم کردند.
هرچند این اقدامات پ.ک.ک باعث کاسته شدن از وسعت جنایات شد، ولی باوجوداین 6300 زن و دختر ایزدی بهعنوان سبایا و کنیز تبدیل به برده جنسی داعش گردیدند. حدود 5000 نفر از سایر مردمان ایزدی قتلعام شدند.
جهان متمدن و آزاد غرب! از سالها قبل پ.ک.ک در لیست گروههای تروریست ناتو ثبت جهانی گردیده بودند. پسازآن واقعه نیز بر تداوم نام این جریان در لیست مربوطه اسرار ورزیدند و حتی برای کشتن سران آن از طرف آمریکا جایزه میلیونها دلاری تعیین گردید. در همان حال بر حرمت و اعتبار اردوغان و مسعود بارزانی بهعنوان مجریان میدانی توطئههای بشردوستانه! ناتو افزوده گردید.
بدین گونه در قرن بیست و یکم باهمت ناتو مدینه فاضله مجاهدین سُنی در ارض واقع تحقق یافت. واژههای به تاریخ سپردهشده برده گیری، بردهداری، سبایا، جاریه، کنیز، ملک الیمین و... به ادبیات فقهی، سیاسی، اقتصادی و سکسولوژی خاورمیانه بازگشت.
زایشی دیگر
در همان ایامی که خاورمیانه به بهشت جهادگرایان تبدیلشده بود، آمریکا و ناتو با دمیدن در کالبد پژمرده نژادپرستی، نطفهای دیگر در بطن اوکرائینی ها کاشتند. اوکرائین آبستن کودکی متفاوت شد. این کودک برخلاف مولود پشمالو و بدبوی افغانی- عربی-سُنی؛ کودکی کاکُلزَری، چشم آبی، سفیدپوست، توپولی و خوش آب و رنگ از نژاد برتر اروپایی بود.
اینچنین است که میبینیم ورژنی دیگر از القاعده وداعش با رنگ و چهرهای متفاوت در جغرافیایی دیگر متولدشده و نشو و نما کرده است؛ و با حمایت بیدریغ مالی، لجستیکی، تسلیحاتی، تبلیغاتی جهان آزاد غرب!!! به مصاف روسیه فرستادهشده است. تا پس از هشتاد سال مأموریت ناکام هیتلر را در بلعیدن کامل انبار غله و نفت و گاز جهان (اوکرائین و روسیه) به اتمام برساند.
لطفاً به عزیزان و دوستان خود اطلاع دهید ابتدا خود را مجهز به متدولوژی علمی، تجزیهوتحلیل و تفکر انتقادی کنند. بهگونهای که قبل از پذیرشِ هر خبر و یا تحلیلی، آن را از فیلتر نقد و حقیقتیابی عبور دهند. زیرا که انسانها در معرض مسمومیت سلولهای مغزی ناشی از بمباران شیمیایی رسانههای حرفهای، خوش آب و رنگ ناتو هستند. یکی از معجزات این رسانهها این است که 99% داده صحیح عرضه میکنند و با 1% دروغی که در لای این 99% میپیچند میتوانند بیننده و شنونده خود را به سرنوشت کسانی دچار کنند که صد گرم عسل خالص را با چند گرم ناقابل و ناپیدای زهر نوش جان کردهاند. بیبیسی، ایران اینترناسیونال، صدای امریکا، رادیو فردا، من و تو، هزاران شبکه اینترنتی، حتی مدارس و دانشگاهها میتوانند این عسل باشند.
پانوشتها:
نووسەرەکان خۆیان بەرپرسیارێتی وتارەکانی خۆیان هەڵدەگرن، نەک کوردستانپۆست