نماز قاتل بر مقتول و شهادت اصلاحطلبی
Tuesday, 24/01/2017, 1:12
زبان آخوند را باید شناخت؛ زیرا گفتههای هر آخوندی مفهوم زیرکانهای دارد که گه گاهی هشداریست به همدیگر. چندی پیش خامنهای گفته بود: «آنچنانکه فکر میکنند مظلوم هم نیستم.» درزمانی که این گفته انتشار یافت، کسی نمیدانست منظور اصلی خامنهای از بیان آن چیست! شاهکلید این معما پس از کشتن (شهید شدن) رفسنجانی به دست مافیای رهبری جمهوری اسلامی، بر همگان آشکار شد: آخرین هشدار خامنهای به رفسنجانی پس از انتخاب ترامپ در امریکا!
با شکست سیاسی لابیگران اصلاحطلب در امریکا و انتخاب ترامپ از حزب جمهوریخواه، قرارداد برجامی که تضمینکننده حیات جمهوری اسلامی بود و به امضای کشورهای گروه 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) رسیده بود، ضمانت اجرایی خود را از دست داد؛ خامنهای برای رودررو شدن با امریکا بهترین موقعیت را به دست آورد تا با بستن پروندهی اصلاحطلبی، مافیای جمهوری اسلامی را یکدست کند؛ و این بهانهای بود که رفسنجانی با اشاره به لغو ولایتفقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی به دست او داد و اینگونه گور خود را کند و با مرگش مقوله اصلاحطلبی یا اپوزیسیون ساختگی نظام را با خود به گور برد!
با رفتن اوباما و به قدرت رسیدن ترامپ صدای امریکا از وجود اصلاحطلبان شکستخورده جمهوری اسلامی پاک خواهد شد؛ باید منتظر ماند و دید گروه جایگزین تا چه حد سیاستهای پیشین حزب دموکرات امریکا همچون فدرالیسم فرمایشی و اسلام سیاسی در آن رسانه به ارث خواهند برد! شوک بیبیسی از کشته شدن رفسنجانی تا آنجا پیش رفت که او را مدافع حقوق بشر قبل و بعد از انقلاب اسلامی برشمرد! با این تفاصیل ملکه انگلستان میتواند بهپاس خدمات رفسنجانی در اقتصاد و نفوذ سیاسی بریتانیای کبیر، دکترین دروغین حقوق بشری به وی اهدا کند! البته در بیبیسی هم تغییراتی به وجود خواهد آمد، زیرا منافع ملی انگلستان و امریکا تقریباً در ایران یکی است «نفت ارزان»!
...و اما؛ در مراسم تدفین رفسنجانی این قاتل است که بر جنازه وی نماز میت میخواند؛ گفته میشد که آخوندها اگر گوشت یکدیگر را هم بخورند، استخوانهای همکیشان خود را دور نمیاندازند. خامنهای اما؛ این سُنت آخوندی را هم شکست! از سوی دیگر؛ آزار جنسی از پیش برنامهریزیشده و بهمانند همیشه خودجوش (!) به بانوان در زیر نظارت نیروهای انتظامی رژیم هم بیانگر کینه عمیقیست که خامنهای همچنان از رفسنجانی به دل دارد. حال؛ با یکدست شدن مافیای جمهوری اسلامی بیشتر گمانهزنیهای سیاسی بیپایه و اساس شدهاند و میبایست بازنگری ژرفتری صورت پذیرد.
تاکنون پوتین توانسته با مافیای جمهوری اسلامی از منافع ملی خود در منطقه خاورمیانه دفاع کند و با مداخله در جنگ داخلی سوریه پایگاه نظامی مستحکمی در شرق دریای مدیترانه و خاورمیانه برای خود بنا کند. اروپائیان که سرگرم رفع اختلافات خود هستند و مشکلات اقتصادی و سیاسی حاصل از گسترش بیبرنامگی در اتحادیه اروپا آنها را درگیر کرده، بههیچوجه قادر نیستند در تصمیمگیریهای درازمدت در سطح جهانی تأثیرگذار باشند. البته این موضوع از اهمیت وابستگی اقتصادی جمهوری اسلامی به اروپا و چین نخواهد کاست؛ بنابراین روسیه که همچنان منافعش در بحران تأمین میشود جمهوری اسلامی را به بالاترین ارزش با امریکا معامله خواهد کرد! چراکه با دگرگونی در ایران بهمانند سالهای پس از انقلاب اسلامی شاهد افزایش بهای نفت خواهیم بود؛ رخدادی که به نفع روسیه تمام خواهد شد!
در این میان آنچه روشن است خامنهای ایران را بهسوی جنگی خانمانسوز سوق خواهد داد؛ چراکه میپندارد یارای مقابله با امپریالیسم امریکا از طریق داعشیان سپاه پاسداران را خواهد داشت. حزبالله که دوره جنایات جنگی خود را در روسیه با موفقیت به پایان رسانیده از شمال و حماس در جنوب آماده حمله به اسرائیل هستند، درحالیکه اسرائیل هم خود را آماده کرده و توان این را دارد که تمامی اراضی متصرف شده را بهیکباره از وجود اعراب خالی کند. حمله نظامی امریکا به ایران دوباره به روی میز برگشته و فتنهای که خامنهای این بار آفرید بالاخره سرنوشت وی را بهمانند صدام حسین یا قذافی رقم خواهد زد؛ سرنوشتی که نه برای مردم عراق و نه لیبی دموکراسی و حقوق بشر را به ارمغان نیاورد! این بر دوش هر ایرانی میهندوستیست که حساسیت موقعیت موجود را درک کند و پیش از اینکه آمریکائیان به فکر حمله نظامی به ایران بیفتند سرنوشت جمهوری اسلامی را بااراده ملی خود و با تکیهبر دستاوردهای فرهنگی هزاران ساله و ملیگرایی به دست خود گیرند. این رژیم خود میداند که رفتنیست؛ چه امامحسینی و چه امام حسنی، انتخاب با ماست؛ نه در دست امریکاست و نه در توان مافیای خامنهای!
نووسەرەکان خۆیان بەرپرسیارێتی وتارەکانی خۆیان هەڵدەگرن، نەک کوردستانپۆست