کتێبی بیرەوەرییەکانی کاپیتان موحەمەد مەولودییان بە دەنگ گوێی لێبگرە (کوردبوون)


نقدی برکلام خوانندە کرد

Sunday, 01/11/2015, 3:07


آنکە آشکاراست ونمیتوان ازآن گریخت این است کە با واقعیت نمیتوان جنگید.در جامعەای کە ما درآن بە دنیا آمدایم لبالب است از ناهمگونیهاوناهنجاریهایی کە هیچ سیستم یا حکومتی نتوانستە بە شیوی سالم ودرهمان حال علمی در زدودن کژیهای آن گامی در خوروشایستە بردارد.وظیفە آموزش وپرورش درهر کشوری ساختن انسانهاییست در رابطە با آیندە آن انسانها.دست اندرکاران حکومت ازکسانی باید انتخاب گردند کە لایق کاری باشند درخورپیشرفت روزانە با پیشرفت جامعە جهانی. بەاین معنا کە پیشرفت علمی وتازەهای روزانە جودا ازتفکروسیاست روزانە حکومت نیست. درکردستان ما وضعیت بە گونە دیگریست. جغرافیای تقسیم شدە بە چهارقسمت، بدون اینکە از احادکرد پرسیدەشود شرایطی بوجود آوردە کە جامعە ماتا اندازە زیادی تحت تأثیرگفتار وکردارملتهای ترک وعرب وفارس ماهیت طبیعی وسیاسی خودرا آنگونە کە میبایست نتواند حفظ کند و تحت تأثیر سیاستهای نابخردانە حکومت مرکزی خودراازهرگونە نقدوبازشناسی دوروبرخود دور نگە دارد. ترس بە معنای حفظ وجود یکی از عاملهای این زندگی بودە. درهمان حال کسانی بودندازمردیازن توانستند قهرمانە در مقابل دوختن زبانهاوگفتارهای رهایی بخش جان شیرین خودرا فدا نمایند وبرماواجب گردانند کە در مقابل هر سخن ناروایی سر فرود نکنیم ورازدل خودراآشکارنماییم. درجامعە حزب زدە ما نە جایی برای/ نقد/ نە سخنی برای / انتقاد/ وجود دارد. گزیدن بهینە از معتوای یەک گفتار ادبی یاسیاسی یا شعری ودرآوردن کاستیهاازآن همانند گناهی نابخشودنی بشمار میاید. ازانتقاد هم نمیباید حرفی زدە شود چون آنچە را بزرگان حزبی گفتەاند درست میباشد!در میان ،،نقد،، و،،انتقاد،،بودن خوانندە کرد زبان است کە دراین شریط آشفتە کردستان میبایست حرف اول رامیزد. اما متأسفانە در جوامع حزب زدە این کاربرخلاف برنامە واساسنامە حزبی بشمار میآید! نتیجە نبودن راهکارهوشیاروکارآمد درک نکردن محتواوپیام نوشتاراست کە قلم بە دست کردیا خوانندە کرد مستقیما ازسود نمیجوید.
درچنین بحبوبە گران سیاسی بدون شک فرد فرد جامعە ما در گمراهی سیاسی وناخواستەایست کە در آن گام برمیدارد. یکی از عادتهای نادرست وغلط افراد جامعە در کردستان در تقلیدیست کورکورانە ازرویدادهای سیاسی وفرهنگی کشورمان کردستان. احزاب صحنە سیاست ما از بزرگ وکوچک انتظاردارندکە مردم کرد چشم بستە ازآنان حمایت کنند. بە این معنا قلم ونوشتارنویسندە یا شاعران میباید در خدمت سران یا بزرگان این یاآن حزب باشد.در رهگذراین راستا، سخن من با کسانیست کە در خارج ازکشورمان کردستان زندگی میکنند.
خوانندە کرد نقد را بە جان نقد نمی خرد.لایە قطورآنچە رانقد میگذاریم بسوی تفکریست کە ازآن طرفداری میکنیم پاگذاشتن بر راستیها بخاطردوستیها بە خاطر علایق گروهی یا حزبی. بر این واقع هرگاە مطلبی سیاسی یا ادبی یا شعرشاعری را میخوانیم، انتظار داریم آنگونە کە ما خواستاریم، میبایست قلم قدم نهد!در خارج ازچهار چوب گفتاروتفکرماگناهی است گران ونابخشودنی! بخصوص هنگامی کە کلام سیاست یا برنامە حزبی کە طرفدار آن هستیم، آنگاە مشکل چند برابرمیگردد.دراین مقطع/ نقد/ جایگاە خود بە / کفر/ میدهد! کفر در برابرمسئولان ردەبالاهای حزبی، در مقابل اعضای کمیتە مرکزی وهمچنین دفترسیاسی آن یا این احزاب.
خیلی وقتها بە جای،، نقد،، در وسوسە فحش یا ناسزاگویی برمیآییم. هرچند بندە دراین گذربراین باورم گاهی سخنی تند یا انتقادی تیز درخوراحزابی ناکارا یا سیاستی کە ویرانگرآرزوهای ملت کرد باشد درست می بینم این نقدها انتقادها برای زندە نگە داشتن شور ملی واجبیست کردخواهانە، ازیادنبریم فرق است میان/ انتقاد ونقد/ در راهکار نقد گزیدن بهترینها درمقام اول جای میگیرند درراهکار انتقاد گاهی اوقات محتوای متن یا ماوضوع از نظر خوانندە قابل قبول نیست.. رویکرد گفتمان نقد دوطرفە میباشد.طرفی کە نقاداست. طرف دیگرکە شنوندە یا منتقد است. نقد پرمعناوکارگر، باید شنوندە عاقل وهوشیارو ودلسوزداشتە باشد. درمیان این دوسوقضاوت کردن کاریست بسیار دشوار. ازطرف دیگر نقدی کە یک سویە باشد ودورازراستیهاجایگاە اصلی خودراازدست میدهد. یکی ازخللهای جامعە روشنفکری (اگر بگوییم روشنفکر؟) ما درخارج از کشوردور نگە داشتن خوداست ازنقد بدون ترس. ازقضاوتیست کە دوسوی نقدرا بە حکم نمی گمارد. دراینجا کفە ترازو بە نفع کسان یا احزابیست کە این روزگار تلخ را برای ملت سمتدیدە ما بوجود آوردەاند.در جامعە ما هنوزراه درازی درپیش است کە بتوانیم آنچە کە ازدل میگوییم بە صفحە کاغذ بنویسیم.درجمع راهبردی احزابی کە قراراست جامعە رابسوی خوشبختی هدایت کنند جایگاە/ نقد وانتقاد/ روی بە سوی افکارکلاسیکی ودگم دارد. کلام یا سخن خوانندە کرد در دنیای آزاد در خارج ازکردستان عزیزدر چهارچوبیست کە هیچ منفعتی برای آیندەگان ندارد.در جهان مدرن امروزی جامعە ما دراین راستا فاقد نقادان ومنتقدانیست کە جسورانە قدم در این رهگذر نهند. چە بسا در گذشتە کسانی بودەاند کە بخاطرگفتن ارا وعقاید خود ازطرف احزابی کە خودراآزادیخواە نام نهادەاند موردآزارواذیت وحتی قرارگرفتەاند.نمونە تاریخی وملموس وضعیتی است کە در جنوب کردستان میبینیم.
بعداز٢٤سال کە ازحکمرانی مسئولان کرد سپری گشتە هنوز آن سیاستی کە مردم رنجدیدە انتظارانراداشتە اند خبری نیست.! تا دیروز مسئول ندانم کاریها بر گردن حزب بعث بود، ولی امروزە سازوکاراجرایی در دست کسانیست کە در گذشتە ادعای آزادی خواهی درسرداشتنند.درزیرپوشش کردبودن وناسیونالیزم کورکورانە جایی برای نقد وانتقادکردن نماندە است. متاسفانە دراین روزگاردشوار حساس وخطرناک روشنفکرواستاد دانشگاها آموزگاران زحمتکش وقشرآزادیخواە جامعە زیردست زورمدارکرد فضایی فراهم کردە کە مردم ماآرزوی بر گشتن بە گذشتە رادارند. دراین قسمت ازمیهن کرد بخاطرنوشتن حقیقت گلولە در دهان کسی زدە میشودکە خود درتمام زندگی با فقروتنگدستی روبەروبودە است! می بایست نقدوانتقاد دومقولە تأثیرگذارزندگی روزانە ما گردند. دراین راستاهنوزراه درازی در پیش داریم.
" شرق کردستان" 
بعدازپیروزی مردم ایران بر سلطە نظام شاهنشاهی درسال ١٩٧٨ میتوان گفت بزرگترین چرخش تاریخ درجغرافیای این منطقە بود کە رویداد.نظام ٢٥٠٠سالە پادشاهی بە کلی برچیدە شد. ایران وشرق کردستان جولانگاهی گشت برای اقلیتهای غیرفارس. دراین میان ملت کرد واحزاب کرد نیز ادعاو خواستەهای تاریخی خودرا آنگونە کە خود میخواستند جویا گشتند.اینکە درآن هنگام تا بەحال جمهوری اسلامی چگونە سیاستی اعمال کردە جایی دراین کلام ندارد وبر همگان آشکاراست. آنچە کە جای تفکروتعمق است سیاست احزابیست کە برای آزادی می جنگیدند. آنان از بدو مبارزە علیە سیاستهای تهران ازیک طرف وازطرف دیگرسازوکارداخلی کە  برای اجرای سیاستهای خود در راستای پیروزی، نتوانستند راهبرد درستی برای نقادان ومنتقدان خود بگشایند!در طیف روشنفکران آن زمان شرق کردستان انتظار نمیرفت صادقانە بجای آنکە درخدمت جامعە خود باشد، روی بە احزابی نهاد کە خواستارروشنفکرحزبی بود. در اینچنین فضایی / نقد وانتقاد/ گرفتن کار دشواری بود. حتی گاهی مواقع کار بە تروروبی احترامی می کشید.! متأسفانە هنوزهم بعداز٣٥سال احزابی هستند کە دورازجامعە وشرق کردستان، بە اجبار درجنوب کردستان اقامت گزیدەاند وناخواستە زندگی اردوگاەنشینی برآنان تحمیل شدە!
در چنین شرایطی هم بە کسی اجازە نمیدهند ازآنها انتقاد کند!سیاست اصلی خودرا براین بنا نهادەاند کە،آنچە را ما نمیتوانیم انجام دهیم نباید کسی دیگری انجام دهد کار بە جایی رسیدە کە هروقت فرصتی بە دست بیاورند آنچە را بارها تکرار کردەاند بازگویی میکنند وآن این است: ما اجازە نمیدهیم کسی درکاروسیاست ما کردستان ایران دخالت کند! دراین گفتمان بیهودەی روزانە جای/ نقد یا انتقاد/ روشنفکران کرد کە در خارج ازکشور زندگی میکنند بسیار خالی است!هر چند اشارەی آنها بە احزاب دیگریست کە پا بە عرصە مبارزە گذاشتەاند.جامعە ای کە چنین تفکر سیاسی آنرا احاطە کند، مقصود وهدف دیر بە منزل میرسد یا هیچگاە نخواهد رسید. تاریخ استرتیژی شکست خوردە حزبی ٧٠ سالە درشرق کردستان گواهیست انکار ناپذیربراین ادعا.

نووسەرەکان خۆیان بەرپرسیارێتی وتارەکانی خۆیان هەڵدەگرن، نەک کوردستانپۆست






کۆمێنت بنووسە