تظاهرات و اعتراضات گسترده مردم و جوانان عراق منبعث کدام پدیده سیاسی ـ اجتماعی است؟
Friday, 15/11/2019, 0:20
برای پاسخ به این پرسش قبل از هر خط و ربطی لازم است زمینه سیاسی و اجتماعی که این اعتراضات عمومی را موجب گشته مورد تحلیل و کنکاش قرار داد. من زیاد به گذشته دور باز نمی گردم ، همین قدر کافی میدانم که بگویم بخش بزرگی از این مصائب سیاسی و اجتماعی که امروز در عراق مردم را به ستوه آورده است خود نشأت گرفته از عملکردهای دیکتاتوری حکومت و دولت پیشین عراق (حکومت بعث) می باشد. قتلوعام و اعدام بێ رویه و ناسگالیده ده ها هزار از مخالفان سیاسی، ژنوساید و انفال صد و هشتاد هزار خانوار کرد و سرکوب خونین برخی از شیعه یان همگی گوشه کوچکی از اعمال سایکوتیک ذاتی و روانی سران پیشین حکومت عراق بود. اما عراق بعد از سرنگونی رژیم دیکتاتور بعث، به خاطر دخالتگریهای مستقیم و غیره مستقیم ، پنهان و آشکار دولت های مرتجع اسلامی همچو ایران، ترکیه، و دولت های عربی( منطقه خلیج ) و اشغالگریهای آمریکا و شرکای محترم اروپایی اش نتوانسته که در واقع به دولتی نرمال و متعارف دست یابد.
عراق بعد از سال ٢٠٠٣ تا کنون بطور برجسته به میدان کشمکش های سیاسی و دخالت مستقیم میان آمریکا و ایران تبدیل شده است. گر چه این دولت ها مستقیما وارد جنگ نشده اند ، اما هر یک بطور متباین و از طریق سازمان دادن گروه های آدمکش اسلامی می کوشند که مهر خود را بر دولت عراق بکوبد. در این میان ایران به خاطر وجود جمعیت شیعه مذهب و تابوی سیاه امامان شیعه در چند شهر عراق ، آنجا را به میدان گسترده ای برای هژمونی سیاسی در منطقه خاورمیانه و بهره مندی کلان و عظیم اقتصادی تبدیل نموده است.
بعد از سرنگونی رژیم بعث ، ایران توانست که از طڕیق افکار پوسیده (شیعه گرایی) کاملا بر کل روند سیاسی، اقتصادی ، امنیتی و نظامی عراق چنگ بیاندازد و آنجا را همچو ایالتی از ایران به میدان رویارویی با آمریکا و شرکای منطقه ایش تبدیل کند. به لحاظ نظامی نیروای مرکب از فرمانده های نظامی ایران و اوباشان شیعه مذهب عراق را بنام (حشدالشعبی) در عراق تشکیل داده که این نیرو کاملا تحت پوشش مالی و لجستیکی ایران است و قصد بر آن است که بتدریج آنرا جایگزین ارتش رسمی عراق نمایند. غیراز این خود سپاه قدس ایران با مسئولیت قاسم سلیمانی در آنجا مستقر و روند سیاسی ـ نظامی عراق را کاملا در اختیار دارند. حزب الله عراق که به سان همان حزب الله لبنان تشکیل شده همراه با چند گروه تروریست ـ اسلامی دیگر نیز کاملن ساخته و پرداخته ایران هستند.
اگر بخواهم روده درازی نکنم و کل روند و دخالتگری و نفوذ مستقیم دولت ایران را از سال ٢٠٠٣ تا کنون در عراق تشریح کنم ، باید بگویم که ایران در واقع دست بالای در ستاپ فکری و تحمیق و سلیب و به روز سیاه نشاندن مردم عراق داشته است و در واقع آزادی عراق از کل این مصائب سیاسی و اجتماعی و سرکار آمدن دولتی سکولار و مردمی حقیقتا در گرو سرنگونی رژیم فاسد ملایان ایران می گذرد. عراق اکنون فاقد استقلال سیاسی و اقتصادی خاص یک مملکت مستقل است ، بلکه به ایالتی از ایران تبدیل شده که کل فعل و انفعالات سیاسی، نظامی و اقتصادی عراق از تهران و توسط ملایان و فسیل های تاریخی می گذرد. دولت و رئیس دولت عراق باید مورد قبول و تائید ایران باشند و .... مسئله ماندگاری رژیم فسیل های تاریخی ایران هم تا اندازه زیادی به تکرار شعارهای توخالی ضد آمریکایی و اسرائیلی و جنگ و درگیریهای منطقه ای وابسته است و با این کار کل نابسامانیهای اقتصادی ، اجتماعی و مدنی دامنگیر مردم ایران را تحت شعاع قرار داده و بدون این چرندیات مضحک نمی تواند که یک سال هم به حیات ننگین خود ادامه دهد.
اما آمریکا که متحد (دروغین و دوشاندن) دول عربی منطقه خاورمیانه است ، از طریق بخش سنی مذهب عراق و به بهانه جنگ با تروریزم و "داعش" میخواهد که ماندگاری و دخالت خود را در درون دولت عراق گسترش داده ، تا از اینطریق از رقیب منطقه ای خود و در واقع از " بلوک رقیب " پیشی گیرد و کل منطقه خاورمیانه را زیر کنترل خود داشته باشد.
سیاست فریبکارانه آمریکا در کل جهان و خاورمیانه بر مبنای تشدید اختلافات مذهبی و قومی و زنده کردن عقب افتاده ترین تفکرات و سنت های پوسیده میان دولت و ملت های متلون منطقه استوار است. از یک طرف عمدا به ایران میدان داده تا در امور داخلی دولت های منطقه دخالت کند، و از طرف دیگر دولت های منطقه را بطور دهشت آوری از عملکردهای ایران ترسانیده و آنها را ناگزیر به خرید صدها میلیاردها دولار تجهیزات نظامی کرده و برای فراگیری این ادوات نظامی ، هزاران کارشناس و مهندس آمریکایی را هم با بودجه ای هنگفت به آنها تحمیل می کند. آمریکا با این قمار و بازی سیاسی درمدت همین سه سال اخیر بلیاردها دولار به خزانه دولت مفسده جوی آمریکا وارد کرده است.
این رقابت و پوتچ های منطقه ای بطور ابژکتیوی بر کل روند سیاسی و اقتصادی عراق تاثیر ژرفی گذاشته است ، بطوریکه: 1ـ دولت عراق را میان احزاب قومی و اسلامی تقسیم نموده و رقابت درون دولتی میان این احزاب مرتجع را به حد اعلاء رسانیده است. 2 ـ کارآیی دولت در بازسای و رونق اقتصادی کشور را به صفر رسانیده است. 3 ـ اختلاس و حیف و میل کردن و فساد مالی و ملی توسط این احزاب متلون به طرز وحشت انگیزی رشد کرده و عراق را به ورطه سقوط و ورشکستگی کشانده است. 4 ـ دئانت ، شقاوت و تروریسم کور میان اقوام و مذاهب جداگانه را به اوج وحشیگری و قتلوعام دسته جمعی و حتی پاکسازی قومی برخی عشیره و طوایف رسانده است. 5 ـ دراثر فساد مالی بی پروا و ورشکستگی اقتصادی و جنگ داخلی و دائمی چرخ و رونق اقتصادی مملکت از کار افتاده و بیکاری جوانان و تحصیلکردگان بیداد می کند. 6 ـ مردم عراق در کل از کمبود کار و رفاهیات اجتماعی و زیستی به تنگنا افتاده اند و فقر و فلاکت اکثریت مردم را از پای در آورده است.
7 ـ آوارگی بخشی زیادی از مردم از ترس " داعش" و گروه های آدمکش و تروریست و ترک خانه و کاشانه و زمینهای زراعتی و نبود هیچگونه امنیت اجتماعی و شغلی، همگی در سیاه روزی مردم عراق تاثیر به سزای داشته و دارد.
در کل این ماجراجویی و بی ثباتی امنیتی، اقتصادی و اجتماعی درعراق ، نقش ایران و آمریکا نسبت به بقیه دولت های مرتجع منطقه در صدر قرار دارند. نتیجه این همه فلاکت و بیکاری و فقر و آوارگی و قتلوعام و جنگ خانمانسوز لاینقطع ، اکنون چند هفته تمام است که مردم و جوانان عراق بر علیه این همه جور و ستم و ناآرامی و فساد مالی و بیکاری و گرسنگی ، در اکثریت شهرهای بزرگ دست به اعتراضات گسترده و بزرگی زده اند. شعار و خواست بر حق این مردم ستمدیده کل نظام فاسد و مذهبی عراق را نشانه گرفته است، حتی به شیوه ای قاطعانه سران جنایتکار جمهوری اسلامی ایران را به خاطر عمق دخالتگریش مورد استهزاء و اعتراض شدید قرار داده اند. این مردم به جان آمده با وصف عملکرد وحشیانه نیروهای امنیتی تروریستی عراق و ایران در کشتار و زخمی کردن هزاران نفر از آنها ، هنوز به مبارزه خود در میدان های بزرگ بغدا، بصره، کربلا ، نجف و استان میسان و بقیه شهرهای دیگر ادامه می دهند و به کمتر از رفتن همه این دم و دستگاه فاسد مذهبی راضی نیستند. اقدامات و اعتراضات گسترده مردم مبارز عراق در واقع لزره بر اندام تمام جنایتکاران مذهبی چه در عراق و چه در ایران انداخته است. این اعتراضات مردم عراق می بایستی از طرف کل احزاب سوسیالیستی و مردم شرافتمند و انقلابی داخل و خارچ عراق مورد پشتیبانی قاطع قرار می گرفت. می بایستی تظاهرات و اعتراضات بزرگی در جهت پشتیبانی آنها به راه انداخته می شد، اما متاسفانه تا کنون فقط در سطح محکوم کردن روی کاغذ باقی مانده است. حتی اعتراضات بر حق این مردم مورد پشتیبانی گرم مردم کردستان عراق هم قرار نگرفت. تنها ماندن آنها در واقع سرکوب و ترور کل شخصیت های رهبری کننده این خیزش اجتماعی بزرگ را توسط چماقداران و اوباشان و گروه های تروریست اسلامی ایران و عراق را آسان تر می کند. به زیر کشیدن حکومت جنایتکار قومی ـ مذهبی عراق و سر کار آمدن دولتی سکولار و دمکراتیک مبارزه آزادیخواهان و سوسیالیست های منطقه را چند گام به پیش می برد، به همین خاطر قابل همه گونه پشتیبانی از طرف مردم و کلیه احزاب آزادیخواه و سوسیالیست منطقه و جهان است.
عزت دارابی
2019/11/14
نووسەرەکان خۆیان بەرپرسیارێتی وتارەکانی خۆیان هەڵدەگرن، نەک کوردستانپۆست